تاریخ : پنج شنبه 9 تير 1390
نویسنده : رامین حمیدی
(تى. اس. اليوت)
مرگ، واقعيتى است غيرقابل انكار! رسيدن به مرگ براى هر موجود، ضرورىتر از حيات اوست. «همگان طعم مرگ را مىچشند»(سوره عنكبوت، آيه 57). آدمى از اوّلين روزهاى تاريخ حيات فكرى خويش به تأمل در ماهيت مرگ پرداخته و اين كاوش همچنان ادامه دارد.
در اين نوشتار، به تجربيات نزديك به مرگ كه برخى افراد مىتوانند به آنها دست يابند، مىپردازيم. آنچه در اين تجربهها روى مىدهد، سست شدن ارتباط روح و بدن مادى است. در پى ضعف اين رابطه، روح، آزادىاى مىيابد و به مشاهداتى نائل مىشود كه پيش از آن برايش ميسّر نبوده است. ماوراى مادّه را مىبيند و از ناديدههايى آگاه مىگردد كه تا آن زمان از ديدن آنها محروم و ناتوان بوده است.
مطرح كردن تجربيات نزديك به مرگ، از اين جنبه اهميت دارد كه باعث مىشود افراد بسيارى كه مشابه تجربيات مزبور را داشتهاند، جرئت كافى پيدا كنند تا موارد تجربه خود را جدّى گرفته، از زير ضربات جبرانناپذير اتهاماتى از قبيل: اختلال حواس، هذيان گويى، توهّمزدگى و... نجات يابند و همچنين پيشرفتهايى در اين باره ايجاد كنند؛ زيرا اين گونه تجربهها، دست كم، پيامآور از جهان ديگرند و به صورت هشدار دهنده عمل مىكنند.
تجربه نزديك مرگ، چيست؟
در مصاحبه با افراد مختلف در چند كشور، ويژگيهاى مشترك «تجربيات نزديك مرگِ» آنان طبقهبندى شده است. بروز يك يا چند تا از اين ويژگيها، معرّف «تجربه نزديك مرگ» است كه از اين پس، آن را «ت.ن.م» مىناميم:
|
امتیاز مطلب : 382
|
تعداد امتیازدهندگان : 89
|
مجموع امتیاز : 89
|
برچسبها: تجربه نزديك مرگ , تجربه مرگ , مرگ , مردن , جداشدن روح از بدن , عزرائيل , قيامت , افرادي كه مردند و زنده شدند , نظريه هاي مرگ , جهان ديگر , علوم غريبه , هيپنوتيزم , سفر روحي , ترس از مرگ , ديدن هالهونور , نور بهشتي , , |
|
|
تاریخ : دو شنبه 9 اسفند 1389
نویسنده : رامین حمیدی
بشری که روی کره زمین زندگی می کند , باید معیارهای بخصوصی را جهت هر شیئی در نظر بگیرد , تا ماده ای را نسبت به ماده دیگر و یا مطلبی را نسبت به دیگری بسنجد و یا گرما و سرما را با هم مقایسه کند یا این که اختلاف زمان و فاصله دو محل را نسبت به یکدیگر با معیاری بسنجد و کلیه این سنجش ها در کره خاکی تنها به صورت قرار داد است و از نظر خلقت تمام آنها مربوط به افرادی می باشد که در کره زمین زندگی می کنند و بشر به نسبت شناخت و درک و علم خود توانسته آنها را برای خود درجه بندی کند و از آنها به گونه ای استفاده کند.
آنچه مسلم است در کائنات , کرات دیگری غیر از زمین نیز وجود دارند که در آنها گونه ای از نسل بشر کره خاکی زندگی می کنند و از نظر حرکات وضعی در حال گردش می باشند و یا به شکل ساکن قرار گرفته اند . مسلما چنین معیارها و گردشی که با حرکات و نسبت های زمین برابری داشته باشد , آنها ندارند چون محققا حرکات کرات و منظومه های دیگر , زمان کمتر و یا بیشتر را در بر خواهند داشتو یا افرادی که در آن کرات زندگی می کنند , این گونه تقسیم بندی ها را در زندگانی خود در نظر نگرفته اند . پس قرار دادهای زمان از نظر ما آدم های روی کره زمین ,برخی از آنها مربوط به گردش های زمین است که در گذشته افرادی از نسل یشر , معیارهای آن را تعیین کرده اند و این اوزان و درجه بندی ها , در آسمان لایتناهی که اگر با وسایل موجود به هر گوشه ای از آن سفر کنیم تا آخر عمر انتهایی از آن را نخواهیم دید , هیچگونه ارزش و معیاری نخواهد داشت.
درباره ابتدا و انتها و پایان عالم و کهکشان ها , تاکنون از ارواح سوالات بسیاری شده است , ولی هیچیک از آنان ابتدا یا پایانی را برای کهکشان تعیین نکرده اند , چون آنها هم از حقیقت بی خبرند , ولی درباره چگونگی زمان و مکان مرگ در کهکشان , از ارواح سوالات بسیاری شده که عده ای از آنان این مطلب را چنین اظهار داشته اند.
در جهانی که ما زندگی می کنیم , از زمان های قراردادی ای که بین افراد نسل بشر , در سطح کره زمین وجود دارند هیچگونه اثری نیست , و زمان را که ما در عوالم روحی از آن استفاده می کنیم , فقط بر عالم روحی حکمفرما است و با مشخصات زمان حیات مادی شما کاملا متفاوت است , زمان در جهان روحی به حالت خارجی و حقیقی است . یعنی ارواح زمان و مکان را با هم یکی کرده و در جهان های اثیری این دو بر یکدیگر سوارند , به این معنی که در هر زمانی که روحی بخواهد از نقطه ای به نقطه دیگر برود , با قدرت اراده و عقل و توسط امواج اثیر عالم فورا در همان محل خواهد بود و در این میان فاصله ای بین زمان و مکان وجود ندارد و این واقعیت های روحی کاملا خارج از درک بشر روی کره زمین است.
حقیقت این است که ما نمی توانیم به دلیل عدم درک و حقیقت بینی های روحی و قدرت های ناشناخته , گوشه ای از واقعیت های جهان روحی را بیان نماویم . چون علم محدود نسل بشر در کره زمین قابلیت درک برخی از حقایق جهان ارواح را نخواهند داشت. در عوالم روحی فاصله متریک وجود ندارد و فرضا ارواح می توانند فاصله بین کره مریخ تا زمین را کمتر از چند لحظه بپیمایند.
به دلیل عدم وجود زمان و مکان در عوالم روحی , ارواح می توانند رخدادهای حال و آینده را که مربوط به زندگی افراد می شوند , به سادگی درک کنند و شناخت و تشخیص آینده ای که از نظر خاکی در زمان حیات وی بسیار مشکل و پیچیده است , آگاهی یابند که این عمل به نام پیشگویی به وسیله برخی از مدیوم ها انجام می گیرد.
بشر از سه بعد طول وعرض و قطر آگاهی دارد , در صورتی که در جهان ارواح بهد های درگری نیز به این ابعاد شناخته شده , اضافه می شوند و با هم عمل می کنند که شکل جدیدی به آگاهی روحی خواند داد که با علم موجود بشر هیچگونه برابری نداشته و درک و تجسم آن نیز بسیار مشکل است , ولی پس از مرگ به شگفتی های جهان پس از مرگ آگاهی پیدا می کند.
هرچه ارواح به جهان های بالاتر روحی صعود کنند , ابعاد نیرومندتری نیز جزء قدرت آنان خواهد شد . در نتیجه درباره زمان و مکان می توان چنین گفت که , زمان و مکان اندازه ای ندارد و هیچگونه مرز و معیاری را بر ابدیت و فضای لایتناهی نمی توان قائل شد.
منبع : کتاب کلیات علوم روحی
http://www.arvah2.blogfa.com
|
امتیاز مطلب : 110
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد
|
|